خدا حافظ گرگان
با سلام خدمت همه دوستان بلاخره قصه ما هم به پایان رسید و در شهریور امسال من از این گرگان میرم دیگه باید رفت دنبال کار پس از دو ترم سرو کله زدن با استادا باید بریم و با کارگر ها و پیمانکارها سرو کله بزنیم
با سلام خدمت همه دوستان بلاخره قصه ما هم به پایان رسید و در شهریور امسال من از این گرگان میرم دیگه باید رفت دنبال کار پس از دو ترم سرو کله زدن با استادا باید بریم و با کارگر ها و پیمانکارها سرو کله بزنیم
با سلام خدمت همه دوستان بلاخره قصه ما هم به پایان رسید و در شهریور امسال من از این گرگان میرم دیگه باید رفت دنبال کار پس از دو ترم سرو کله زدن با استادا باید بریم و با کارگر ها و پیمانکارها سرو کله بزنیم
امروز چهارومین امتحانم رو هم دادم تا حالا که خوب بوده امتحانات امیدوارم که سه تای دیگه هم به همین طریق باشه . هوای گرگان خیلی گرمه و در شرایط سختی داریم امتحان میدیم. تا روزهای دیگر...
با سلام به همه کاربران عزیز امروز می خواهم برای شما از روستای سیاحتی دورودخان صحبت کنم این روستا از نظر موقعیت جغرافیایی در 30 کیلومتری شهرستان شفت واقع است که از طرف شمال به بارگاه ملکوتی امام زاده اسحاق وصل می شود از طرف جنوب به روستای ویسرود واز طرف غرب به بارگاه ملکوتی امام زاده ابراهیم واز طرف شرق به روستای گیشم . این روستا دارای باغ های کشاورزی از قبیل باغ چای و توت {همان کرم ابریشم} و مزرعه کشاورزی ان هم برنج می باشد . این روستا در شهرستان شفت به روستای عالم پرور مشهور می باشد. این روستا در دل خود چندین دکتر در رشته های معماری و شهرسازی و زیست شناسی و هم چنین جندین پزشک و پرستار و چندین فوق لیسانس در رشته های مهندسی عمران و ادبیات و کشاورزی و ... را دارد که این روستا به سه قسمت تقسیم می شود دورودخان وسط و بالا دورودخان که معروف هست به شیرعلی اباد و قسمت دیگر ان به نام وانهسرا معروف هست. همچنین این روستا در دل خود چندین رجال سیاسی در سطح استان و شهرستان را دارد که در مقام های رئیس اداره و نائب رئیس را دارد . این روستا در زمستان دارای اب و هوای سرد و معتدل می باشد و در تابستان گرم و معتدل و پاییز دل انگیز و بهار ی زیبا دارد این روستا دارای یک مدرسه ابتدای به نام دبستان نصر دورودخان و مدرسه راهنمایی شهید یوسف کرمی دورودخانی می باشد این روستا دارای یک شهید به نام یوسف کرمی و ازاده های هم می باشد که در جنگ تحمیلی علیه صدام بعثی به جبهه های حق علیه باطل رهسپار شده اند. این روستا دارای سه شورا و یک دهیاری و یک پایگاه بسیج مردمی می باشد . اعضای این شورا 1- غفار همتی 2- ابراهیم دولتی مقدم 3-اسرافیل نوری می باشد. و رئیس پایگاه این روستا برادر نادر ابادگر می باشد. لطفآنظرات خود را بیان کنید.{جهان را گر بهشتی هست جای..... دورودخان هست یقینآ ان نواحی////// دو رود پر ابی که از او گذشت.....دورودخانی نامی به نامش نشست////
مسافرخانه سی گل با تمام امکانات رفاهی در طول سه ماه تابستان به تملم مسافران اماده خدوت رسانی می باشد. این مسافرخانه با سوئیت های کاملآ مجزا وبا امکانات از قبیل یخچال تلوزیون گاز و حمام در خدمت مسافران می باشد . مدیر مسئول: غفار همتی کلوانی شماره تماس 09112325902 برای رزرو مسافرخانه
هنگامی که از شفت به سمت جنوب غرب 34 کیلومتر پیموده شود، در دل کوهستانهای جنگلی پوشیده از راشستانهای تنومند و در درّهای تنگ و بنبست، بقعهای قرار دارد که قرنهاست مأمن و پناهگاه دردمندان و حاجتمندان منطقه و دیگر زوّاری است که از سرتاسر گیلان و ایران بدانجای میآیند تا روز یا روزهایی را در کنار ضریح مطهر امامزاده با خدای خویش نجوایی دردمندانه کنند. برای رسیدن به این بقعه پس از «شفت» بایستی از «چوبَر»، «مبارکآباد»، «لاسَک»، «کِلوان»، «دورودخان»، «بابارِکاب» و در نهایت «روستای طالقان» گذشت و آن گاه در آغوش طبیعت به زیارت بارگاه مطهر امامزاد? خفته در آن بقعه شریف، شرف حضور یافت. بنا به روایات سینهبهسینه و بعضاً مکتوب تاریخی، در این بقعه بزرگی آرمیده است که نامش ابراهیم بن موسیالکاظم (ع) میباشد. نگارنده این سطور سعی وافر کرد تا زوایای پنهان زندگانی آن امامزاده را هویدا نماید، ولیکن در صفحات کهنهکتاب تاریخ موفق نشد به سند مهم و درخور توجهی دست یابد، اما آنچه را که یافته است، با تحقیقات میدانیاش، ممزوج کرد و در نهایت این مقاله پدید آمد.
در لابهلای متون تاریخی
قدیمترین اثری که نگارنده، نامی از امامزاده ابراهیم(ع) را در آن مشاهده کرد، کتاب «ولایات دارالمرز ایران ـ گیلان»، نوشته هـ .ل. رابینو، کنسولیار انگلستان در رشت از سال 1906 ـ 1912م. است.
هنگامی که رابینو از رودهای شفت سخن میراند، اشارهای به یکی از رودها مینماید که از «امامزاده ابراهیم(ع)» واقع در بالای طالقان سرچشمه میگیرد. (ص 235)
بعدها دکتر منوچهر ستوده که در سالهای میانی دهه 1340 ش. به این منطقه سفر کرد، در کتاب ارزشمند «از آستارا تا استاراباد» در خصوص این بقعه و امامزاده نگاشت که: مردم آن سامان برای امامزاده ابراهیم(ع) احترامی فوقالعاده قائلاند تا جایی که احدی جرئت سرقت و دزدی در آن دهکده را ندارد. شاید این باور مردم، امامزاده ابراهیم(ع) را به «ابوالفضل گیلان» مشهور کرده است. آقای دکتر ستوده در ادامه به نقل از کتب تاریخی متقدم مینویسد که شرح حالی از امامزاده در دست نیست، ولیکن آنچه به صورت سینهبهسینه در بین گیلانیان مشهور و مقبول است، این است که آن بزرگوار از فرزندان حضرت امامموسی کاظم(ع) میباشد که در این منطقه مدفون است و ملجأ و پناهگاه دردمندان و زوار خویش است.
در ابتدای دهه 1350 ش. دو محقق فرانسوی به نامهای «مارسل بازن» و «کریستیان برمبرژه» نیز که برای مطالعات و تحقیقات مردمشناسی به گیلان و تالش سفر کرده بودند، هر کدام در کتب خویش به فراخور از امامزاده ابراهیم(ع) شفت نکاتی را یادداشت کردهاند.
قدیمترین عکس از امامزاده ابراهیم(ع) که تاکنون به رؤیت نگارنده رسیده است، عکسی از بقعه و منازل (مسافرخانه) طبقاتی اطراف آن است که مارسل بازن در سال 1352ش. از بقعه برداشته و درکتاب خویش با عنوان «تالش منطقه قومی در شمال ایران» منعکس ساخته است.
کریستیان برمبرژه، گیلانپژوه و مردمشناس مشهور، در کتاب «گیلان و آذربایجان شرقی» در مورد امامزاده ابراهیم(ع) آورده است که واقع شدن این امامزاده در منطقه ییلاقی و درختزار کوهستانی که امکان گردشگری و سیاحت را همزمان با زیارت به وجود آورده، سبب شده که تابستانها دهها هزار زائر به زیارت امامزاده ابراهیم(ع) نایل شوند. همچنین این کتاب گزارش میدهد که در آن زمان در دهکده امامزاده ابراهیم(ع) یکصد دهنه دکان برای پذیرایی از زوّار دایر بوده است.
در «کتاب گیلان» دربار? امامزاده ابراهیم(ع) آمده است که بر اساس شجرهنامه موجود، این امامزاده از فرزندان امامموسی کاظم(ع) میباشد. این منبع افزوده است: در سال 1320 ش. در ساختمان بقعه تغییرات اساسی داده شد و نظر به مداخل زیاد امامزاده، راه مالرو و جنگلی آن تعریض و به جاده ماشینرو تبدیل گردید. این کتاب نیز از احترام بسیار زیاد بقعه در نزد اهالی گزارش میدهد.
«دائرةالمعارف تشیع» ابتدا به شرح معماری ساختمان بقعه به نقل از کتاب «از آستارا تا استاراباد» دکتر ستوده میپردازد، سپس ادامه میدهد که امامزاده ابراهیم(ع) در یکی از مناطق سرسبز جنگلی و کوهستانی قرار دارد که تابستانها گروه فراوانی برای زیارت بدانجا سرازیر میشوند. آن گاه ادامه میدهد که به این امامزاده کرامات زیادی نسبت داده میشود.
نویسنده کتاب «تعزیه امامزاده ابراهیم(ع)، حماسهای دینی» هم مختصری از تاریخچه امامزاده ابراهیم(ع) را با توجه به آثار متقدم یادآور شده است؛ از جمله از قول جهانگیر سرتیپپور مینویسد که: معروف است امامزاده ابراهیم(ع) برادر امام علیبن موسیالرضا(ع) میباشد. همچنین در ادامه از قول محققان دیگری ذکر کرده است که بقعه و مزار این امامزاده در هفت تا هشت فرسخی رشت واقع شده است.
نشریه «فرهنگ کوثر» پس از معرفی اجمالی امامزاده ابراهیم(ع) آورده است که این امامزاده مهمترین امامزاده پس از آقاسیدجلالالدین اشرف و امامزادههاشم در استان گیلان است. همچنین در ادامه ذکر میکند که بسیاری از مردم گیلان عقیده دارند وی فرزند بلافصل حضرت امام موسی کاظم(ع) بوده که شماری از علما و مجتهدان گیلانی مقید بودند هرساله چند نوبت به زیارت آن حضرت روند و شبی را در حرمش بیتوته کنند.
در بروشور منتشره از سوی هیئت امنای بقعه امامزاده ابراهیم(ع) هم ضمن معرفی تاریخچه امامزاده، از سیمای گردشگری و معماری سنتی و چوبی منحصر به فرد شهرک، مطالبی ذکر شده است.
علت مهاجرت امامزادگان به ایران
در جمعبندی تحقیقات به این نتیجه میرسیم که پس از ورود حضرت امام رضا(ع) عده بیشماری از سادات و فرزندان و احفاد حضرت علی(ع)، اعم از سادات موسوی، علوی، حسنی، حسینی، و ...، همراه امام هشتم(ع) و حتی بعد از شهادت ایشان با نیات مختلف، از جمله: خونخواهی آن حضرت، در امانماندن از جور جائران عباسی و دلایل مختلف دیگر، راهی ایران شدند. اما شرایط خفقان و بسیار سخت حاکم بر جامعه آنروز ایران، سبب پراکندگی اجباری سادات معظّم در سراسر ایران گردید.
مناطق شمالی ایرانِ آن روز که دیلمستان و طبرستان نامیده میشد، از چند جهت حائز اهمیت بود که در این میان دو علت، برجستگی ویژهای داشت: اوّل، خصوصیت جنگلی و کوهستانی بودن منطقه که علاوه بر اختفا، دسترسی دشمن به امامزادگان را با دشواری مواجه میساخت؛ دوّم، انعطاف مردم این سامان در مقابل دین حقّ و عدم ستمپذیری و زیر سلطه قرارگرفتن آنان.
با توجه به این ویژگیهای بسیار مهم، تعداد بیشماری از سادات به نقاط مختلف گیلان و تالش هجرت کردند. البته برخی از آنان در تعقیب دشمنان به وسیله عوامل داخلی به شهادت رسیدند و برخی دیگر نیز به دور از چشم عباسیان تا پایان عمر خویش به تبلیغ دین حنیف اسلام و ترویج مکتب حقه اهلبیت: مبادرت ورزیدند و مردم را به این آیین پاک دعوت کردند و پس از رحلت آنان، مقابرشان ملجأ و مأمنی برای حاجتمندان گردید که امروزه بقاع متبرک آنان در سرتاسر این دیار پراکنده است.
امامزاده ابراهیم(ع) کیست؟
با این توضیح و بنا به روایات تاریخی که مردم این سامان از نسلی به نسلی دیگر منتقل ساختهاند، چنین به نظر میرسد حضرت امامزاده ابراهیم(ع) یا شاهزاده ابراهیم(ع) از سادات موسوی بوده و به نوادگان و فرزندان امامموسی کاظم(ع) منسوب است. نقل شده که جناب ایشان، همراه آقاسیدجلالالدین اشرف (مدفون در شهرستان آستانه اشرفیه) و آقا سیدهاشم (مدفون در شهرکی به نام امامزادههاشم، واقع در کیلومتر 30 جاده رشت به تهران) پس از شهادت امامرضا(ع) برای خونخواهی آن حضرت، از مدینه به ایران سفر کردند. آنان ابتدا به قم و از آنجا برای عزیمت به خراسان از بیراهه، راهی قزوین شدند تا از طریق گیلان و طبرستان به خراسان روند و انتقام خون آن امام همام را بگیرند، ولیکن این بزرگواران تحت تعقیب مزدوران «سرخاب» نامی که حاکم قزوین بود، قرار میگیرند و در ورودی استان گیلان ناچار از هم جدا و هر کدام به سویی روانه میشوند. در این میان، امامزاده ابراهیم(ع) همراه برادر و خواهرش به نامهای امامزاده اسحاق و خیرالنساء،[8] به سمت فومنات در شفت رفته، و به مردم این سامان پناه میآورد. اما عوامل داخلی عباسیان ضمن جدایی بین آنان موجب شهادت هرکدام از این سه بزرگوار در نقطهای از شفت میشوند.
منقول است امامزاده ابراهیم(ع) همراه پیرمردی که رکابدار آن سید عظیمالشأن بود، به سمت روستای طالقان میرود اما پیرزنی از ایادی عباسیان به طمع جایزه، حضرت امامزاده ابراهیم(ع) و همراهش را مسموم میکند. به نظر میرسد خدمتکار امامزاده ابراهیم(ع) با توجه به کهولت سن، نتوانسته در برابر سمّ دوام بیاورد و پس از مسمومیت به شهادت میرسد و در همان محل شهادت به خاک سپرده میشود که امروزه مقبره آن پیر رکابدار با عنوان «بابارِکاب» محل رجوع ارباب حاجت میباشد. نیز قبر آن پیرزن ملعون، محل لعن و نفرین ابدی زوار امامزاده ابراهیم(ع) است. امّا امامزاده ابراهیم(ع) با توجه به قدرت بدنی زیادی که داشته، توانسته اندکی بیشتر حرکت کند و خویش را به دامنه کوه برساند و پس از شهادت با آب چشمه میدان دهکده، غسل و در محل فعلی تدفین میشود.